یادش بخیر قدیما(شعر از آقای امیر حسین اکبرپور)
یادش به خیر قدیما،نبودش لاینو وایبر
کـسـی نبود تو فـاز،امـثال سایتو سایبر
نه اینترنتی بودش،نه ایمیلی وجود داشت
حتی یه خط تـلـفـن،کسی تو خونه نداشت
.
یادش به خیر قـدیـما،با همسایه تو کوچه
پفک نمکی خوردن،پارسی کولا،کلوچه
رفتن آدامس خریدن،به عشق عکسای توش
از بـوفه ی مـدرسـه،یـا بـقـال رو بـه روش
.
یادش به خیر قدیما،چه بـازی هایی داشتیم
هرکیو ساده تر بود،سر به سرش میذاشتیم
گرگم به هوا بود و،هم خاله خاله بازی
واسه قایم باشک هم،رفتن تو جا لباسی
.
یادش به خیر قدیما ، قـصـه های قدیمی
قـصه ی حـسن کچل،با دوستای صمیمی
شـهـرزاد قـصـه رفـتـه،مادر بزرگه مــرده
شنگول و منگول بودا،اونارم گرگه خورده
.
یادش به خیر قدیما،دنـیا نـبود یه بازی
دنیامون واقعی بود،حالا شدیم مجازی
محبـتا که مرده،دل ها شده دور از هم
یاد قدیم میوفتم ،خود به خودی میخندم


